
مهاجرت درون کشوری کارگران رکورد شکست
درحالیکه سهم جمعیت روستایی ایران طی چهار دهه از ۶۵ به ۳۰ درصد سقوط کرده، فقر، مهاجرت اجباری و فرسایش امید در حاشیه کلانشهرها شکل تازهای از بحران اجتماعی را رقم زده است.
به گزارش تجارت ایده آل، به گفته دکتر حمید حاجاسماعیلی، کارشناس حوزه کار و رفاه اجتماعی، آنچه امروز در قالب حاشیهنشینی، بیمسکنی و مهاجرت کارگران دیده میشود، نتیجه مستقیم بیعدالتی ساختاری و غفلت تاریخی دولتها از توسعه متوازن و عدالت سرزمینی است.
در حالیکه طی چهار دهه گذشته، سهم جمعیت روستایی ایران از ۶۵ درصد به حدود ۳۰ درصد سقوط کرده، سیاستهای توسعهای دولتها هنوز درگیر شعارهای ناکارآمد و بیاثر ماندهاند. مهاجرت کارگران به کلانشهرها، نتیجهی مستقیم بیعدالتی در توزیع منابع، بیتوجهی به بحرانهای اقلیمی و فقدان زیرساختهای شغلی در مناطق محروم است.
تغییرات اقلیمی و خشکسالیهای گسترده تنها زمینهای کشاورزی را تهی نکردهاند، بلکه زندگی و امید را از دل روستاها ربودهاند. بدون برنامهای برای تطبیقپذیری زیستمحیطی، هزاران خانواده کارگری آواره کلانشهرها شدهاند، جایی که در حاشیه میمانند، بیمسکن، بیثبات، و بیامید.
شهرهای بینقشه، روستاهای بینفس؛ روایت مهاجرت کارگرانی که جایی برای ماندن ندارند
حمید حاج اسماعیلی، کارشناس حوزه کار و رفاه اجتماعی، به بررسی روندهای نگرانکننده مهاجرت درونکشوری کارگران، تغییر ترکیب جمعیتی ایران و ناکارآمدی سیاستهای توسعهای دولتها در دهههای اخیر پرداخت. او با انتقاد شدید از سیاستهای یکجانبه و تمرکزگرایانهی دولتها، معتقد است آنچه امروز در قالب گسترش فقر، حاشیهنشینی و فرسایش سرمایه انسانی مشاهده میشود، نتیجه سالها بیتوجهی به عدالت سرزمینی و غفلت از توسعه متوازن مناطق مختلف کشور است.
هجرت کارگران؛ از روستا به کلانشهر، از تولید به حاشیهنشینی
«بخشی از کارگران ایرانی که روزگاری در شهرهای مختلف و حتی روستاهای پراکنده کشور زندگی میکردند، حالا به اجبار به استانهایی چون تهران و چند شهر بزرگ دیگر کوچ کردهاند.» حاج اسماعیلی با بیان این جمله، پرده از مهاجرت گسترده کارگران در دهههای اخیر برمیدارد؛ مهاجرتی که نه از سر انتخاب، بلکه ناشی از خشکسالی، تغییرات اقلیمی، بیبرنامگی دولتها و نبود زیرساختهای شغلی در مناطق محروم بوده است.
به گفته او، اگر دولتها طی سالها تلاش میکردند بستر اشتغال را در استانهای مختلف فراهم کنند، امروز شاهد تمرکز بحران در چند شهر بزرگ کشور نبودیم. اما فقدان سرمایهگذاری در مناطق کمتر توسعهیافته و بیعدالتی در توزیع منابع، موجب شده بخش وسیعی از روستاها و شهرهای کوچک از حداقل امکانات زندگی و اشتغال محروم بمانند.