
سیاست پولی در شرایط دشوار
همواره و از جمله در شرایط دشواری مانند جنگ به دور از شعار و احساسات و در مواجهه با واقعیت، نیاز به بهرهگیری از علم به قوت خود باقی است.
به گزارش تجارت ایده آل، همانطور که پزشکان وظایفی دارند، علمای علم سیاست و روابط بینالملل وظایفی دارند، روانشناسان و جامعهشناسان وظایفی دارند، اقتصاددانان نیز وظایفی دارند و هدف از انجام همه این وظایف آن است که از درد و رنج شهروندان در شرایط جنگی کاسته شود. همانطور که یک هموطن با درک مشقت هموطنان خود در حد توان امکان اسکان و پذیرایی آنهایی که خانه و کاشانه خود را ترک کردهاند، فراهم میکند، متخصصان هم لازم است آنچه با آموزش و تحقیق یاد گرفتهاند را بهکار گیرند، بلکه آلام هموطنان خود را اندکی بکاهند. همانطور که یک پزشک هنگام مراجعه بیمار کاری به این ندارد که چرا کار به بیماری کشیده است و به عنوان یک واقعیت باید نگران مداوای بیمار باشد، یک اقتصاددان هم در چارچوب کار حرفهای خود به این موضوع کاری ندارد که چرا چنین شرایط جنگی پیش آمدهاست و موظف است در چارچوب دانش تخصصی خود به راههای کاهش آسیب مردم در شرایط دشوار بیندیشد.
واضح است که در مورد سیاست پولی در شرایط دشوار جنگی دستگاه سیاستگذاری پولی در چارچوب محدودیتهای بیشتری که با آن روبهرو میشود، لازم است اهداف اساسی خود را پیگیری کند. در ضمن، اظهارنظر و توصیه توسط متخصصان بسیار سادهتر از مدیریت سیاست پولی توسط کسانی است که در مسند سیاستگذاری و اجرای سیاست پولی هستند. به قول معروف، ما که از دور دستی بر آتش داریم ممکن است انجام سیاست پولی را کاری ساده تشریح کنیم، در حالیکه در عمل دشوار است؛ با این حال ما با پول این مردم درس خواندهایم و تا آنجایی که لازم است باید بدهی خود را به مردم پس بدهیم.
در مورد سیاست پولی در شرایط جنگی نخستین چیزی که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که بهطور طبیعی انتظارات تورمی تحریک میشود و شوک تورمی بهویژه در اقلام ضروری به بار میآورد که نمیتوان آن را پیامد سیاست پولی دانست بلکه شوکی برونزا و نامرتبط با سیاست پولی اسباب شکلگیری آن بوده است. اما تشدید این انتظارات تورمی مرتبط با سیاست پولی و مالی دولت است.
به دلیل آنکه ایران سالها تورم بالا روبهرو بوده است، تحریک انتظارات تورمی نیز شدیدتر از کشوری است که چنین سابقهای نداشته است. از آنجا که در چنین شرایطی فرصتهای سفتهبازی و کسب سود از التهاب و پریشانی شهروندان برقرار است، لازم است سیاستگذار پولی اطمینان حاصل کند که رشد متغیرهای پولی، بهویژه حجم نقدینگی تحت کنترل است. در چنین شرایطی، افزایش نرخ سود برای مقابله با چنین شوک تورمی قابل توصیه نیست و روشهای مستقیم کنترل رشد نقدینگی مانند جلوگیری از انبساط و کنترل ترازنامه بانکها بیشتر قابل توصیه است. در واقع، افزایش انتظارات تورمی سبب جهش تورمی میشود و تشدید رشد نقدینگی در این شرایط میتواند مانند بنزینی روی آتش روشن شده بر اثر انتظارات تورمی عمل کند.