ایران در آستانه تبدیل به غنی‌ترین کشور آسیایی!

خبرهای تایید نشده و بدون منبع درباره سرمایه‌گذاری آمریکا در ایران و به صف کردن شرکت‌های آمریکایی برای ورود به ایران تمامی ندارد!

به گزارش تجارت ایده‌آل، خبرهای تایید نشده و بدون منبع درباره سرمایه‌گذاری آمریکا در ایران و به صف کردن شرکت‌های آمریکایی برای ورود به ایران تمامی ندارد! همزمان با مذاکرات عمان، اخبار غیرقابل تاییدی به نقل از رسانه‌های آمریکایی در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر اینکه «هدف اصلی ترامپ از مذاکره با ایران بحث هسته‌ای نیست، بلکه خارج کردن بازار ایران از انحصار چین است.»خبر مذکور اضافه می‌کرد که «ترامپ می‌خواهد انحصار بازار ایران را از چنگ چین درآورد و همچنین به شدت علاقه‌مند است تا منابع ایران را از طریق تجارت با این کشور به دست بیاورد.»

یک نقل قول فیک از ایلان ماسک هم به این خبر اضافه شد با این مضمون که «آماده یک سرمایه‌گذاری تاریخی در ایران هستم و ایران به زودی ثروتمندترین کشور آسیا خواهد شد.» گزارش‌هایی نیز دست به دست می‌شوند با این ادعا که ایالات متحده در نظر دارد در صورت امضای توافق با تهران، اجازه سرمایه‌گذاری غول‌های فناوری در ایران را بدهد.

منابع چنین خبرهایی اما تماما ناآشنا و مبهم نیستند. هفته گذشته محمدحسین خوشوقت طی توئیتی که بعدا آن را پاک کرد، نوشت: «اگر خبردار شوید که دولت ایران نزدیک به یک هزار میلیارد دلار پروژه تعریف کرده و سرمایه‌گذاری آمریکایی‌ها در این پروژه‌ها بلامانع اعلام شده است، چه واکنشی خواهید داشت؟»

نه تنها او، بلکه علی ماجدی، سفیر سابق ایران در آلمان و ژاپن نیز در کلاب هاوس با ادعای مذاکره ایروانی و ایلان ماسک، گفت که «آمریکا برای هزار میلیارد دلار سرمایه‌گذاری به ایران می‌آید.»گرچه منابع رسمی و وزارت خارجه چنین ادعاهایی را تکذیب کردند اما تکرار مکرر آنها و به ویژه پالس‌های مثبت و روشن از سوی مقامات ارشد کشور برای سرمایه‌گذاری آمریکا این سوال را ایجاد کرده که واقعیت ماجرا چیست؟ آیا پای یک توهم در میان است، یا یک تاکتیک سیاسی و بازی رسانه‌ای برای اثرگذاری بر مذاکرات یا اینکه توافقی پنهانی پشت درهای بسته در جریان است؟

یک مجوز بی‌سابقه

تا اینجای کار آنچه با قطعیت می‌توان درباره آن مطمئن بود، اعلام آمادگی ایران است؛ اعلامی که از سوی مقامات سیاسی تراز اول کشور مطرح شد و به نظر نمی‌رسد که بدون هماهنگی با سطوح بالای حاکمیتی بوده باشد. پس از آنکه علی لاریجانی به عنوان مشاور رهبر انقلاب، در تلویزیون و شبکه ایکس تاکید کرد که «آمریکا می‌تواند منافع اقتصادی با ایران تعریف کند» و ترامپ را فرد بااستعدادی خواند که «توانسته در تجارت خود اینقدر پولدار شود»، عباس عراقچی نیز دو روز پیش از آنکه پای میز مذاکره در عمان برود، طی یادداشتی در واشنگتن پست نوشت: «بسیاری در واشنگتن، ایران را از منظر اقتصادی کشوری بسته تصویر می‌کنند.

اما واقعیت آن است که ایران به‌ طور کامل برای حضور فعال شرکت‌ها و کسب‌وکار‌های بین‌المللی باز است. این محدودیت‌ها نه از جانب ایران، بلکه از سوی دولت‌های ایالات متحده و موانع تحمیل‌شده توسط کنگره بوده‌اند که شرکت‌های آمریکایی را از ورود به بازار ایران، بازاری با فرصت‌هایی در مقیاس تریلیون دلاری، باز داشته‌اند.»

در نهایت مسعود پزشکیان در مراسم روز ملی فناوری هسته‌ای از موافقت رهبری با سرمایه‌گذاری آمریکایی‌ها خبر داد و با این توضیح که «من هر هفته بارها و بارها خدمت مقام معظم رهبری هستم»، تاکید کرد که «ایشان با سرمایه‌گذار آمریکایی در کشور هیچ گونه مخالفتی ندارند.» اظهارات او در حالی بود که پیش از این صدور چنین اجازه‌ای سابقه نداشته است و حتی  رهبری سال ۹۴، طی یک سخنرانی با بیان اینکه مقامات آمریکایی در برجام قصد داشته‌اند راهی برای نفوذ در کشور پیدا کنند، تاکید کردند که «نه نفوذ اقتصادی آمریکا به کشور را اجازه خواهیم داد و نه نفوذ سیاسی و فرهنگی را.»البته نفوذ با سرمایه‌گذاری متفاوت است اما به هر حال چنین تاکیدی از سوی ایران برای سرمایه‌گذاری آمریکایی پیش از این وجود نداشته است.

ایران و آمریکا پیش از انقلاب ۱۹۷۹

قبل از انقلاب ۱۹۷۹، ایران و آمریکا یکی از بزرگترین شرکای تجاری یکدیگر بودند. سطح سرمایه‌گذاری‌ها و روابط تجاری دو طرف به میلیاردها دلار می‌رسید؛ به ویژه پس از کودتای ۱۹۵۳ این رابطه در سیری صعودی تا جایی پیش رفت که تنها در طول ده سال منتهی به انقلاب ۵۷، حجم مبادلات تجاری ایران و آمریکا ۱۵ برابر شد.

آمریکای آن سال‌ها در سایه جنگ سرد و مقابله با نفوذ شوروی در خاورمیانه، روابط اقتصادی با ایران را برای تقویت و تثبیت جایگاه خود در منطقه و دسترسی به منابع نفتی ایران تا حد قابل توجهی ارتقا داد. در این سو ایران که در حال صنعتی‌سازی و توسعه بود نیز از چنین رابطه‌ای استقبال می‌کرد.

با وقوع انقلاب اما همه چیز فرو ریخت. آن پیوند محکم اقتصادی چنان از هم گسست که گویی هرگز نبوده است. به سرعت سطح روابط تجاری میان ایران و آمریکا به صفر رسید و در تمام این ۴۶ سال نیز صفر باقی ماند.حتی در فرصت کوتاه برجام که شرکت‌های اروپایی و آسیایی آماده عزیمت به ایران شدند،  شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران آمریکایی به دلیل باقی ماندن تحریم‌های ثانویه آمریکا عملا امکانی برای مشارکت و سرمایه‌گذاری در ایران پیدا نکردند. چرخش مواضع ایران درباره سرمایه‌گذاری آمریکایی به‌رغم این پیشینه، سوال‌برانگیز شده است.

کاتالیزوری برای مذاکرات و تضمینی برای توافق

بسیاری معتقدند موضع جدید ایران نسبت به روابط اقتصادی با آمریکا به منظور تاثیرگذاری مثبت در مذاکرات است. دونالد ترامپ نشان داده که تجارت برای او تعیین‌کننده سیاست است؛ از این رو یک پیوست اقتصادی به مذاکرات که برای شرکت‌های آمریکایی و اقتصاد آمریکا نیز وسوسه‌برانگیز باشد، می‌تواند کاتالیزوری برای رسیدن به توافق باشد. علاوه بر آن تعریف منافع اقتصادی برای آمریکا در ایران می‌تواند تا حدی تضمین‌کننده آینده توافق احتمالی باشد و آن را از خطر بدعهدی نجات دهد. در واقع با حضور شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران آمریکایی در ایران، واشنگتن به منظور حفظ منافع آنها، این بار برای زدن زیر میز توافق احتیاط بیشتری خواهد کرد.

به نظر می‌رسد دولت روی این گزینه و دیپلماسی اقتصادی با آمریکا حساب زیادی باز کرده‌ است. فیاض زاهد، عضو شورای اطلاع‌رسانی دولت با این تاکید که ایران بهشت سرمایه‌گذاری است و با اشاره به پیشنهاد جامع هزار میلیارد دلاری در ایکس نوشت که «پزشکیان موضوع را با رهبری مطرح و مجوز را گرفت و در آینده جزئیات جدیدی ارائه خواهد شد.»

ایران، کشوری که سال‌هاست از سرمایه‌گذاری خارجی محروم بوده، اکنون زمین بکری برای سرمایه‌گذاری است. در صورت استارت روابط تجاری و اقتصادی با آمریکا حوزه‌های انرژی، زیرساخت و حمل و نقل، فناوری دیجیتال، صنایع خودروسازی و هوایی، خدمات مالی و بانکداری، کشاورزی و داروسازی مستعدترین و در عین حال تشنه‌ترین زمین‌ها برای سرمایه‌گذاری هستند. اما آیا پیشنهاد سرمایه‌گذاری و تجارت با ایران برای آمریکا وسوسه‌برانگیز است؟

«لیکن این آرزویی بیش نیست»

شماری از تحلیلگران اشاره می‌کنند که شاید رقابت با چین راهگشا باشد و به آمریکا این انگیزه را بدهد که برای مهار چین، بسته‌ای از روابط اقتصادی با ایران را تعریف کند.در مقابل اما برخی با ارجاع به روابط تجاری آمریکا با خاورمیانه یادآوری می‌کنند که واشنگتن در توافقاتش با کشورهای منطقه از جمله امارات و عربستان متمرکز بر جذب سرمایه است، نه سرمایه‌گذاری؛ از این رو باز کردن راه سرمایه‌گذاری در ایران وسوسه‌ای در آمریکا برنخواهد انگیخت.

از سوی دیگر ریسک سرمایه‌گذاری به دلیل احتمال بازگشت تحریم‌ها یا تغییر سیاست در ایالات متحده و موانع حقوقی، حصول چنین توافقی را بسیار دور از دسترس می‌کند؛ آن هم با عدد بزرگ و غیرقابل باور هزار میلیارد دلار.عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دولت حسن روحانی در همین باره در ایکس نوشته است: «همه ما خوشحال می‌شویم که سیل سرمایه‌گذاری خارجی به سوی ایران سرازیر شود، لیکن این آرزویی بیش نیست.»

او با اشاره به اینکه ریسک سرمایه‌گذاری در ایران در حال حاضر E، یعنی بالاترین ریسک ممکن است، افزوده: «ایجاد انتظار برای جلب سرمایه پس از توافق احتمالی، همان بلایی را بر سر این توافق خواهد آورد که بر سر برجام آورد.» با وجود تمام این تحلیل و گمان‌ها، دیپلمات‌ها اما گویا تلاش دارند در مذاکره با مردان تاجر آمریکا، قفل سرمایه‌گذاری خارجی در ایران را باز کنند؛ باید منتظر ماند و دید که هفته‌های آتی در چمدان‌هایشان چه با خود خواهند آورد.

منبع: گسترش نیوز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا